صدرا صدرا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

هدیه آسمانی

یلدا

آرزو میکنم که فرو افتادن هر برگ پاییزی آمینی باشد برای آرزوهای قشنگت گل پسر سلام یلدات مبارک.پارسال شما 8ماه و21روزه بودی.یه جوجه کوچولو که تازه چهار دست وپا میرفتی ودندون نداشتی.اما امسال مرد شدی.الان1سال و8ماه و21روزته.شب یلدا خونه مامانی بودیم.(من،تو،بابامحسن،بابایی،مامانی،مهسا،خاله مریم،عمو اکبر،محمد ومهدی،خاله منیره،رضا) حسابی خوش گذشت وتوحال کردی.از اول تا آخر شب فقط هندونه خوردی. تازه میدونی که سالگرد ازدواج من وبابا محسن 28/آذر،که امسال سه تایی شام رفتیم بیرون.اما شب یلدا بابا وقتی اومد خونه مامانی ،کیک وشیرینی هم خریده بود که همه با هم سومین سالگرد ازدواجمونو جشن گرفتیم.عسلم امیدوارم همیشه همیشه به هرچیزی که میخوای بر...
3 دی 1390

صدراوکاراش

مامان جونی سلام خیلییییییییییی دوووووووووست دارما!!!!!!!!!!!!! این روزا یه کارایی میکنی که دیگه نمی خوام یه لحظه هم ازت جداشم.وقتی از سر کار میام اول کیفمو میگیری ومیگی به به(خوراکی میخوای)بعد از اینکه کیفمو خالی کردی وخوراکیارو برداشتی میای سراغ من. یا شبا که بابا محسن از سر کار میاد به زور پاهاتو بلند میکنی تا دستت به دستگیره در برسه ،در وباز میکنی وتو راه پله داد میزنی بابا،باااااااااااااا باااااااااااااااااااااااااااااا.عاشق این کاراتم.یه توپ زرد سایز 3 هم برات خریدم تا از الان تمریناتو تو خونه شروع کنی.راستی سه هفته پیش که لواسون بودیم دستت به بخاری سوخت،(ببخشید که مواظبت نبودم)الان خوب شده،اما تو هرکیو که م...
23 آذر 1390

یه خبر داغ داغ

خوشگل مامانی سلام امروز اولین روزی بود که در سن  1سال وهفت ماه و 30 روزگی شما با پدر گرامی برای انجام امور بانکی به پست بانک رفتی.بابا بهم زنگ زدو گفت صدرا خیلی  آقاست.با خودم بردمش بانک وهمه کارامو انجام دادم.مثل یه پسر خوب فقط دقت میکرد. قربون شما برم من عزیزم   ...
7 آذر 1390

برای صدرا

پسر نازنینم گفتنی ها ی زندگی بسیار است و نا گفتنی ها بیشتر... برایت با عشق نوشتم پس تو نیز با عشق بخوان ..هر زمان که دوست داشتی بخوان.. و من نگاهم به آینده ای روشن است تا شاید روزی با دیده ی بیناتر از امروز بازهم بنویسم بدرود تا فردایی روشن تر... ...
5 آبان 1390

آلبوم عکسهای صدرا

صدراو بووووش(گربه) خونه نیما یوشیج-خاله الهام وعمو بنیامین-شهریور 90 بندر انزلی_مرداد 90   تولد تولد تولد 9/1/90 محرم 89، نه ماهگی آقا صدرا   عکسهای ناب شش ماهگی   وقتی صدرا کوچیک بود   ...
3 آبان 1390

اولین دریا

   5/٥/٩٠ امروز با عمه مریم ومهشید رفتیم بندر انزلی.هوا خیلی گرم بود.تا از ماشین پیاده میشدیم میگفتی اب اب .منم تو کل مسافرت شیشه آب دستم بودکلی شیطونی کردی کللللیییییییییی   . جمعه صبح 7/5 رفتیم دریا.تو یه قایق ببری داری با یه مایو آبی.کلی تو آب شنا کردی دو ساعتی تو آب بودی بابا محسن تا وسط دریا میبردت تو اصلا نمیترسیدی بااینکه به همه بدنت ضد آفتاب زده بودم سیاه سیاه شدی.تو پسمل ناز منی.عمه مریم هم پشت هم هی هندونه میداد میگفت بدید پسرم بخوره ضعف نکنه.تو هم به هندونه نه نمیگفتی.وقتی از آب اومدی بیرون یه شیشه شیر خوردی واینجوری خوابت برد.  ...
1 آبان 1390

دایره لغات صدرا

پسرم امروز 1سال و6 ماه و1٣ روز سن داره هنوز کامل صحبت نمیکنه،اما کلی کلمه میگه که براتون توضیح میدم: دد  بابا ماما میمی عمو ماه هاپو اتیس(آتیش) بیییم(بریم) باوو(میو/گربه) وقتی با چیزی هم مخالف بیستا نه پشت هم میگه نه نه نه نه نه نه وقتی بهش میگم صدرا چی میگه تند تند میگه تو تو (توپ) آبه آبه آبه بییم (بریم) ناگفته نمونه که صدرا از 8 ماهگی وقتی صدای آهنگ میومد خودشو تکون تکون میداد،کم کم رفت تو کار سر ودستاشو دوتایی میاورد بالا.الان کامل میرقصه دور خودش میچرخه دست میزنه دستاشو میچرخونه انگشتشو میذاره رو لبش(مثلا داره سوت میزنه).خلاصه کل مجلسو ت...
20 مهر 1390