اولین دریا
5/٥/٩٠ امروز با عمه مریم ومهشیدرفتیم بندر انزلی.هوا خیلی گرم بود.تا از ماشین پیاده میشدیم میگفتی اب اب.منم تو کل مسافرت شیشه آب دستم بودکلی شیطونی کردی کللللیییییییییی .
جمعه صبح 7/5 رفتیم دریا.تو یه قایق ببری داری با یه مایو آبی.کلی تو آب شنا کردی دو ساعتی تو آب بودی بابا محسن تا وسط دریا میبردت تو اصلا نمیترسیدی بااینکه به همه بدنت ضد آفتاب زده بودم سیاه سیاه شدی.تو پسمل ناز منی.عمه مریم هم پشت هم هی هندونه میداد میگفت بدید پسرم بخوره ضعف نکنه.تو هم به هندونه نه نمیگفتی.وقتی از آب اومدی بیرون یه شیشه شیر خوردی واینجوری خوابت برد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی