برای صدرا 1390/8/5 15:02 نویسنده : مامان مهدیه 455 بازدید اشتراک گذاری پسر نازنینم گفتنی ها ی زندگی بسیار است و نا گفتنی ها بیشتر... برایت با عشق نوشتم پس تو نیز با عشق بخوان ..هر زمان که دوست داشتی بخوان.. و من نگاهم به آینده ای روشن است تا شاید روزی با دیده ی بیناتر از امروز بازهم بنویسم بدرود تا فردایی روشن تر... پسندها (0) پسندیدم شما اولین مشوق باشید! مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی بدون عنوان عذررررررررررررررررررخواهههههیییییییییییییییییییی صدرا2 هم به دنیا اومد اسفند90
نظرات (5) ثبت نظر mamani helena 5 آبان 90 15:31 salam azizam mashala che pesmale nazi darid dost dashtid be ma ham sar bezanid s.m 6 آبان 90 23:52 چه نوشته ی زیبایی.مرسی مامان مهدیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! معصومه جعفري 7 آبان 90 8:58 دلم ميخواست آقا صدرا اينجا بود يواشكي دور از چشم مامانش محكم بغلش ميكردم و يه بووووس يواشكي ميكردم الناز 7 آبان 90 10:57 مهديه جون خيلي قشنگ بود،من كه جلوي بغضم و نتونستم نگه دارم،خدا براتون نگهش داره ماشاا... خيلي نازو دوست داشتني. خاله مهسا 8 آبان 90 21:24 برایت ارزومندم که چشمانت اگر تر شد...به شوق ارزو باشد،نه تکرار غم دیروز. عشق مایی گل پسر 1